سابقه و هدف: به منظور تبیین اثر عوامل خطر ناشناخته در داده های بقای چند متغیره، می توان از مدل های شکنندگی استفاده کرد، یک نمونه توسعه یافته از این مدل ها، مدل های شکنندگی همبسته است که در آن ها، اثر شکنندگی برای هر آزمودنی، از مجموع دو مولفه به نام های شکنندگی مشترک و شکنندگی اختصاصی تشکیل شده است. مولفه شکنندگی مشترک، عوامل خطر ناشناخته مشترک و مولفه شکنندگی اختصاصی، سایر عوامل خطر ناشناخته تابع خطر را تبیین می کنند.روش بررسی: تحلیل مدل شکنندگی همبسته بر مبنای مدل خطر وایبول به روش بیزی انجام گرفته است. به خاطر پیچیدگی این مدل، محاسبه توزیع های پسین پا رامترها به روش تحلیلی امکان پذیر نیست. بنابراین، انجام تحلیل بیزی با استفاده از روش عددی مونت کارلوی زنجیر مارکوفی با به کارگیری الگوریتم های نمونه گیری گیبز، نمونه گیری ردی، نمونه گیری ردی سازوار، و الگوریتم متروپولیس صورت گرفته است.در ادامه، به عنوان کاربردی برای مدل شکنندگی همبسته وایبول، تحلیل بیزی یک نمونه از زمان های دفع پیوند قرنیه دو طرفه در بیماران کراتوکنوس (قوز قرنیه) با استفاده از این مدل انجام یافته و عوامل موثر بر دفع پیوند قرنیه شناسایی شده اند. با استفاده از این مدل، وجود واسکولاریزاسیون قرنیه با افزایش دفع پیوند در ارتباط است و همچنین سن گیرنده در زمان انجام عمل پیوند و وجود آلرژی شدید چشمی، به صورت جزیی خطر دفع را افزایش می دهند.علاوه بر این، تحلیل بیزی مدل وایبول و مدل شکنندگی مشترک وایبول نیز به روشی مشابه با تحلیل بیزی مدل شکنندگی همبسته بر روی این داده ها انجام شده و نتایج حاصل از سه مدل مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. برای مقایسه برازش سه مدل از معیار لگاریتم درستنمایی پسین استفاده شد.نتایج: نتایج به دست آمده نشان می دهد که مدل شکنندگی همبسته وایبول با تبیین عوامل خطر ناشناخته محیطی و ژنتیکی موثر بر زمان های دفع پیوند قرنیه دو طرفه، قادر به برازش بهتر نسبت به مدل شکنندگی مشترک و مدل معمولی وایبول است.